به گزارش تحریریه، رسانه QQ نیوز (وابسته به شرکت فناوری تنسنت چین) تأکید کرد که روابط چین با کشورهای آفریقایی تنها به حوزه اقتصادی محدود نمیشود و ابعاد نظامی و فرهنگی نیز یافته است.
دعوت رسمی چین؛ گامی تازه در مسیر تعمیق همکاریهای پکن–آفریقا
روابط چین و آفریقا سابقهای چند دهساله دارد؛ پیوندی که ریشههای آن به دهه ۱۹۶۰ بازمیگردد، زمانی که دو طرف در مبارزات ضد استعماری و ضد امپریالیستی، برای استقلال و آزادی ملتها، دوشادوش یکدیگر ایستادند. در دهه ۷۰ میلادی، حتی در شرایطی که اقتصاد چین با تنگناهای جدی روبهرو بود، پکن همچنان با ارائه کمکهایی در زمینه ساختوساز زیرساختها، خدمات درمانی و پروژههای آموزشی، روابطی مبتنی بر همبستگی و دوستی واقعی با کشورهای آفریقایی برقرار کرد.
با ورود به قرن ۲۱، این همکاریها وارد مرحلهای جدید و ساختاریتر شد. ابتکار «یک جاده _ یک کمربند» نهتنها پیوندهای اقتصادی چین و آفریقا را تقویت کرد، بلکه بستر شکلگیری پلتفرمهای مهمی نظیر «مجمع همکاری چین و آفریقا» را فراهم آورد؛ نهادی کلیدی که امروز به یکی از مهمترین کانالهای گفتوگو و هماهنگی میان دو طرف تبدیل شده است.
در سالهای اخیر، چین با رویکردی فعالانه، روند تعمیق روابط با آفریقا را ادامه داده است. در چارچوب اجلاسهای «مجمع همکاری چین و آفریقا»، توافقهای گستردهای در حوزههای زیرساخت، سرمایهگذاری، تجارت و تبادلات فرهنگی و انسانی به دست آمده است. در همین راستا، دعوت اخیر وزارت دفاع چین از افسران جوان و میانسال آفریقایی برای سفر به این کشور، تنها یک دیدار نمادین نیست؛ بلکه گامی عملی در مسیر اجراییکردن دستاوردهای این نشستها و نشانهای روشن از اهمیت روزافزون قاره آفریقا در راهبردهای کلان پکن محسوب میشود.
حضور نظامی آفریقا در چین؛ پیامی فراتر از یک دیدار رسمی
در بازه زمانی ۶ تا ۱۵ مه ۲۰۲۵، هیأتی متشکل از نزدیک به ۱۰۰ افسر نظامی از بیش از ۴۰ کشور آفریقایی از جمله مصر، موزامبیک، تانزانیا و دیگر کشورها، وارد چین شدند تا در قالب یک سفر ۱۰ روزه، با مقامات نظامی و فرهنگی این کشور دیدار و گفتوگو داشته باشند. این هیأت در طول اقامت خود، از شهرهای پکن، چانگشا و شاوشَن بازدید کردند و در برنامههایی با محوریت تبادل فرهنگی و بررسی زمینههای همکاری نظامی مشارکت داشتند.
وزارت دفاع چین با صدور بیانیهای اعلام کرد که این سفر با چند هدف مشخص طراحی شده بود: اجرای عملی دستاوردهای مجمع همکاری چین و آفریقا، تقویت روابط سنتی میان نیروهای مسلح دو طرف، تعمیق درک متقابل میان افسران جوان و میانسال، و نهایتاً پایهگذاری یک جامعه با سرنوشت مشترک میان چین و آفریقا در عصر جدید که در همه شرایط و سطوح، همراستایی و همبستگی را حفظ کند.
این رویداد، از منظر راهبردی، تنها یک سفر تشریفاتی نبود؛ بلکه نمایانگر تلاش هدفمند چین برای تحکیم روابط بلندمدت با قاره آفریقا در ابعادی فراتر از اقتصاد و تجارت بهشمار میرفت. پکن با چنین اقداماتی نهتنها اعتماد کشورهای آفریقایی را جلب میکند، بلکه پیام روشنی به جامعه جهانی فرستاد:
چین قدرتی است که تعامل، شراکت و ثبات را بهجای تقابل نظامی در اولویت قرار داده است.
آمریکا در حال صفآرایی؛ قدرتنمایی نظامی با هدف مهار چین
در حالی که چین مسیر دیپلماسی نرم و همکاریهای مسالمتآمیز را دنبال میکند، ایالات متحده همچنان بر اتخاذ رویکردهای سختگیرانه در سیاست خارجی تأکید دارد. طی سالهای اخیر، واشنگتن بهطور پیوسته حضور نظامی خود را در منطقه هند و اقیانوس آرام تقویت کرده تا با آنچه «ظهور چین» مینامد، مقابله کند. رزمایشهای پیدرپی در آبهای اطراف فیلیپین و همکاری نظامی با متحدانی چون ژاپن و استرالیا، بخشی از این آرایش گستردهی راهبردی بهشمار میرود.
ژنرال «رونالد کلارک»، فرمانده ارتش آمریکا در منطقه اقیانوس آرام، اخیراً از شکلگیری یگانهای جدیدی بهنام «نیروی ویژه چندبُعدی» خبر داده که مأموریت آنها، آمادگی برای مواجهه با «درگیری احتمالی با چین» عنوان شده است. به گفته او، این یگانها بهصورت پراکنده مستقر میشوند و هدفشان انجام عملیات از خاک کشورهای منطقه برای «هدفگیری مراکز کلیدی در خاک چین» و نیز گردآوری اطلاعات عملیاتی از میدان نبرد است. تاکنون دو یگان از این نوع بهطور کامل آمادهسازی شدهاند و یگان سوم نیز در حال شکلگیری است.
در همین راستا، سامانه پرتاب موشکی «تایفون» که پیشتر در فیلیپین مستقر شده بود، پشتیبانی تسلیحاتی این واحدهای آمریکایی را تأمین خواهد کرد. چنین تحرکاتی نشان میدهد که ایالات متحده وارد مرحلهای جدی از آمادهسازی نظامی شده است و تلاش دارد با تکیه بر بازدارندگی تهاجمی، نفوذ خود را در منطقه هند و اقیانوس آرام تثبیت کرده و موازنه قدرت را به سود خود تغییر دهد.
این اقدامات، اگرچه در ظاهر با عنوان دفاعی توجیه میشوند، اما در عمل میتوانند بر تنشهای ژئوپلیتیکی بیفزایند و چشمانداز آینده منطقه را بهسمت بیثباتی بیشتر سوق دهند—مخصوصاً در شرایطی که چین در تلاش است الگوی تعامل مسالمتآمیز و همکاری چندجانبه را تقویت کند.
انتخاب آفریقا؛ نقطهعطف رقابت راهبردی چین و آمریکا
آفریقا، قارهای سرشار از منابع طبیعی و جمعیتی رو به رشد، امروز دیگر صرفاً یک بازیگر فراموششده در معادلات جهانی نیست؛ در سالهای اخیر، اهمیت این قاره در صحنه بینالمللی به طور چشمگیری افزایش یافته و به کانون توجه بازیگران بزرگ جهانی تبدیل شده است.
چین با سرمایهگذاریهای گسترده در پروژههای اقتصادی، زیرساختی و فرهنگی، در دل کشورهای آفریقایی نفوذ کرده و رابطهای فراتر از یک همکاری ساده شکل داده است؛ رابطهای که مبتنی بر اعتماد، منافع متقابل و توسعه پایدار است. این همکاری عمیق و حسابشده، چین را به شریکی جذاب و قابل اتکا برای آفریقا تبدیل کرده است.
اما آمریکا، با تکیه بر حضور نظامی و برنامههای محدود امنیتی، در این میدان استراتژیک تلاش میکند نفوذ خود را حفظ کند. با این حال، حمایتهای پراکنده و اغلب ناکارآمد واشنگتن در برابر همکاریهای ملموس و همهجانبه پکن، کمرنگ به نظر میرسد و نتوانسته دل کشورهای آفریقایی را به دست آورد.
سفر هیأت نظامی آفریقایی به چین، گواهی روشن بر این واقعیت است که آفریقا امروز بیش از همیشه به دنبال شریکی است که نه فقط قدرت نظامی، بلکه توسعه اقتصادی و فرهنگی را همزمان در دستور کار داشته باشد. چین با ارائه حمایتهای عملی و تقویت روابط فرهنگی، کارت برندهای در این رقابت حساس در دست دارد؛ کارتی که آمریکا هنوز نتوانسته جایگزینی برای آن پیدا کند.
ساخت سالن ۲۵۰۰ نفری مرکز کنفرانس بینالمللی کنت کاوندا در لوزاکو، هدیهای ارزشمند از چین به زامبیا
معاینه و درمان رایگان کودکان بیسرپرست توسط تیم پزشکی چینی در سودان جنوبی
چین طی ۶۰ سال گذشته با اعزام ۲۳ هزار پزشک به کشورهای آفریقایی، نشان داد که همبستگی فراتر از مرزهاست؛ حاصل این مشارکت تاریخی، درمان ۲۳۰ میلیون بیمار و ارتقای سلامت در سراسر قاره آفریقا بوده است.
۲۱ فوریه ۲۰۱۹، مراسم تحویل ۱۰۰۰ تن برنج، اولین محموله کمکهای غذایی اضطراری چین به سودان جنوبی
تحلیل نهایی: ضرورت تعادل میان رقابت و همکاری در عرصه جهانی
دعوت چین از فرماندهان نظامی کشورهای آفریقایی، نشانهای برجسته از رویکرد جامع پکن در تقویت همکاریهای راهبردی و امنیتی با قارهای استراتژیک که نقش مهمی در توازن قدرت جهانی ایفا میکند. در مقابل، افزایش اقدامات نظامی و تحکیم حضور آمریکا در منطقه هند و اقیانوس آرام، بازتابی از نگرانیهای واشنگتن نسبت به نفوذ رو به رشد چین است و نشاندهنده تداوم سیاست مهار و رقابت سختافزاری است.
این دوگانگی رویکردها – دیپلماسی نرم و توسعه شبکههای همکاری اقتصادی و فرهنگی از سوی چین در برابر تمرکز بر بازدارندگی نظامی و اتحادهای راهبردی آمریکا – آینده ژئوپلیتیک منطقه و جهان را شکل میدهد. بازیگران بینالمللی باید به دقت این تحولات را رصد کنند، چرا که این رقابت فراتر از دو کشور است و پیامدهای گستردهای برای ساختارهای امنیتی، اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی به همراه دارد.
در نهایت، موفقیت در مدیریت این رقابت به توانایی چین و آمریکا در یافتن تعادل میان رقابت و همکاری بستگی دارد؛ تعادلی که بتواند ثبات منطقهای و جهانی را تضمین کند و از تبدیل شدن بحرانها به مناقشات گستردهتر جلوگیری نماید. این موضوع چالشی کلیدی است که دیپلماسی جهانی در سالهای آینده باید بر آن متمرکز شود.
پایان/
نظر شما